جنگ، جنگ هیچگاه تغییر نمیکند!
جنگ، اتفاقی که آثار آن چیزی جز کشته شدن مردم، تخریب محیط زیست و خراب شدن هزاران خانه و آشیانه نیست. جنگ در عین حال که افرادی شجاعی در آن حضور دارند، کاریست که ترسوها انجام میدهند، کسانی که از افشا شدن حقیقت میترسند و همیشه به دنبال پنهان کردن آن هستند.
موضوع مدال افتخار همین است، سربازان و مردمی که بیگناه و از همه بدتر برای هیچ و پوچ کشته شدند. این بازی عنوانی است که سازندگان گفته بودند حقایق جنگ را نشان خواهد داد، اما آیا واقعاً چنین است؟

مدالی کهنه اما با افتخار
اگر خود را یک گیمر تلقی میکنید، پس حتماً باید يكی از عناوين سری Medal of Honor را انجام داده باشید یا حداقل نام آن به گوشتان خورده باشد، سری بازیهايی که با 15 سال قدمت، همواره روایتگر اتفاقات جنگ جهانی اول بوده، اما همانند رقیب جوانتر خود (Call of Duty) پا به دنیای مدرن گذاشته است. اولین نسخهی این سری در سال 1993 برای کنسول PlayStation به بازار عرضه شد و بسیار مورد تحسین مردم قرار گرفت زیرا تا آن زمان هیچ کمپانی نتوانسته بود انقدر زیبا حوادث جنگ جهانی دوم را نمایش دهد. به دلیل فروش بسیار زیاد بازی، کمپانی Electronic Arts به سرعت نسخههای پی در پی از این سری را روانهی بازار کرد که آخرین نسخهی آن Airborne نام داشت و نسبتاً ضعیف ظاهر شد. سپس با خبری از سوی EA مبنی بر ساخت عنوانی جدید از این سری خیلیها خوشحال شدند اما خيلی زود امیدها به یأس تبدیل شد زیرا قرار شده بود عنوان جدید جنگهای مدرن را به تصویر بکشد. در اصل قرار بود این عنوان روایتگر جنگهای بین طالبان و گروه القاعده و سربازان آمریکا و رنجرها باشد، به همین دلیل مردم تصور میکردند که بازی از همین الان يك عنوان شکست خورده محسوب میشود. کدام شوتر مدرنی میتوانست با غول سبک شوتر مدرن یعنی Modern Warfare رقابت کند؟ به راستی این عنوان توانسته از رقیب بزرگ خود سبقت بگیرد؟
القاعده یا طالبان؟ مسئله این است!
همانطور که قبلاً اشاره کردیم، سازندگان قول یک داستان متفاوت را دادهاند که بتواند به طور واضح حقایق این جنگ چندین ساله را به نمایش بگذارد. از نظر بنده بازهم آنطور که باید و شاید این امر صورت نگرفته، باز هم قهرمانها و انسانهای بیگناه همان آمریکاییهای مظلوم (!) هستند که قربانی خشونت مردمی میشوند که در واقع قصد دفاع از میهن خود را دارند. به هر حال باز هم همان سیاستهای سابق آمریکاییها جای حقیقت را پر کرده، البته بهتر است خیلی وارد جزئیات اين مسئله نشویم.
داستان بازی روایتگر حملههای پی در پی ارتش آمریکا به افغانستان و تحت کنترل گرفتن اوضاع آن کشور و مبارزه با گروههای القاعده و طالبان است. در تاریخ 7 اکتبر 2001، آمریکاییها طی یک حملهی عظیم به القاعده و طالبان یورش برده و آنها را غافلگیر کردند، سپس نوبت رنجرها و و نیروهای Tier 1 Elite Ops بود که وارد جهنم بشوند و محیط را پاکسازی کنند. داستان کلی بازی راجع به نیروهای Tier 1 است و نمایش دهندهی سختیها و عملیاتهای طاقت فرسای این گروه خواهد بود. گیمر در نقش چهار سرباز به نامهای ربیت (Rabbit) از نيروی دريايی، کاپیتان برد هاوکینگز (Brad Hawkings) به عنوان خلبان، دانته آدامز (Dante Adams) از جوخهی 1/75 Army Rangers RGT و همچنین دوس (Deuce) از گروه دلتا ایفای نقش میکند.

مدالی که با خون آغشته شد
بسیاری از بازیبازان تا نام بازی جدیدی از این سبک میشنوند، خیلی زود جملاتی مانند"به پای MW2 نمیرسه!" یا "MW2 که سهله به پای MW هم نمیرسه" و از این قبیل را به زبان میآورند که به نظر من این کار درست نیست، به این خاطر که اينگونه هم بازی که سازنده سالها برای آن زحمت کشیده هدر میرود، هم بازی جدیدی در اين سبك به بازار عرضه نمیشود و هم اینکه شاید در همین بازیهای کوچک که به اصطلاح، حریف آن غول مدرن نمیشود، ممکن است خیلی چیزهای کوچک اما مهمی وجود داشته باشد که MW در خود نداشته باشد، حال چه برسد به بازی پر طرفداری مثل Medal of Honor !
اگر بخواهیم به زمان عرضهی اولین بازیهای 3D گونه در سبک شوتر تیمی فلش بک بزنیم، میتوان گفت که بنیانگذار این سبک به گونهای همین سری MoH است، اما بدون شک گسترش دهندهی آن سری Call of Duty میباشد که به سرعت توانست با گیم پلی پر زد و خورد و نفس گیر خود جای رقیب پیرش را بگیرد و این سبک را با عنوانی به نام CoD: Modern Warfare توانست به اوج خود برساند. گیم پلی MoH ترکیبی از گیم پلی MW2 و گیم پلی خود سری میباشد، صحنهها پر از زد و خورد و هیجان انگیز کار شده است، دشمنان در هنگام حمله تعداد زیادی دارند که این خود امری چالش برانگیز است (با توجه به هوش مصنوعی دشمنان که در ادامه به آن خواهیم پرداخت).
حتماً تا به حال در شوترهای اول شخص دیدهاید که یارانتان میتوانند پشت انواع و اقسام وسایل پناه یا همان Cover بگیرند و این در حالیست که بازیباز هیچوقت نمیتواند این کار را انجام دهد، حتی بسیاری از سازندگان بازیها، برای این امر دوربین را هنگام کاور گرفتن به حالت سوم شخص تغییر دادهاند. MoH حال استاندارد جدیدی را در کاور گرفتن در سبک شوتر اول شخص بنیان نهاده است، به این صورت که بازیباز هنگام دویدن به سمت یک شیء اگر در همان لحظه دکمهی نشستن را فشار دهد، کارکتر بازی به طور اتوماتیک بهترین مکان را برای پناه گرفتن انتخاب کرده و پشت آن پنهان میشود.

بخش Shooting بازی هم یکی از زیرشاخههای گیم پلی خوب این بازی تلقی میشود. چیزی که باید به آن توجه داشت وزش باد است که کاملاً در شلیک کردن تاثیر دارد، به عنوان مثال بسیار در مراحل بازی اتفاق میافتد که بازیباز باید از فاصلهای بسیار دور دشمن را با Sniper از بین ببرد، در این صورت هوش مصنوعی (یاران خودی) به شما سمتی که باد میوزد را میگویند و حال این به بازیباز بستگی دارد که چطور میتواند دشمن را نابود کند. همچنین از دیگر مراحل بازی میتوان به مراحل سواری هم نام برد که در یکی از آنها در طول مرحله سوار یک ATV هستید و پیاده و سوار میشوید و دیگری مراحلهای است که هوش مصنوعی کنترل هلیکوپتری را بر عهده دارد و شما فقط وظیفهی موشک اندازی دارید که کنترل هر دو مرحله و سواری کردن خوب کار شده است اما چیزی که مرحلهی ATV از فقدان آن رنج میبرد نبود دشمن در آن است که مسلماً وجود دشمنان پیاده یا سواره در آن مرحله میتوانست جذابیت آن را چندین برابر کند.
از عواملی که زیبایی گیم پلی را تا حدی کاهش میدهد تقلیدی بودن مراحل و ديگر قسمتهای آن است. همانطور که سازندگان بارها و بارها قبل از انتشار بازی اعلام کرده بودند، بازی قرار بود تلفیقی از MW2 و BC2 باشد اما این بازی نتوانسته از هیچکدام از این دو عنوان سبقت بگیرد که هیچ، از آنها الگوبرداری یا بهتر است بگوييم تقلید نیز کرده است. مثلاً قسمتهایی که با شکستن در یا منفجر کردن آن همراه است را حتماً در MW2 به یاد دارید که صحنه آهسته میشد و می توانستید در حالت Slow Motion دشمنان خود را نابود کنید، در این بازی نیز از همین کار به طور کاملاً واضح و بدون هیچ تغییری تقلید شده که دیدگاه بازیباز را نسبت به بازی بد میکند یا به عنوان مثال قسمتهایی که باید از شیء مشخصی بالا بروید، در این صورت در بازی ذکر شده یا بازیباز اول بالا میرود و دست یار خود را گرفته و بالا میکشد یا بالعکس که این کار نیز تقلیدی واضح از MW2 محسوب می شود.

تنوع سلاحها نيز در بازی زیاد نیست، البته این امر از انتظار هم دور نیست زیرا کل بازی چیزی بین 2 تا 5 روز است که همه تقریباً در یک مکان اتفاق میافتد. یکی از ایرادات اصلی بازی همان طور که اشاره شد، کوتاهی آن است. بازی در حالت معمولی بین 4 تا 6 ساعت به پایان میرسد که برای 2 - 3 سال انتظار خیلی کم به نظر میرسد. همچنین بازی دارای مراحل کم اما طولانی میباشد که به لطف سیستم چک پوینت خوب، این مراحل طولانی برای بازیباز نگران کننده و ناراحت کننده نمیباشد.
از دیگر موارد خوب بخش گیم پلی، هوش مصنوعی بازی است. دشمنان شما هنگان تراکم زیاد به سرعت پخش شده و حالت نیم دایره یا دایره وار دور بازیباز میگیرند که این حالت کار را برای بازیباز بسیار سخت میکند، همچنین تیراندازی دشمنان بسیار حرفهای کار شده و میتوانند حتی از فواصل دور به راحتی بازیباز را هدف قرار دهند که البته این قسمت به درجهی سختی هم بستگی دارد. هوش مصنوعی یاران خودی نیز بر خلاف خیلی از بازیها خوب کار شده است و این دفعه شاهد کشته شدن دشمنان به دست یارانتان نیز خواهید بود (!) و میتوان گفت که این بازی بعد از مدتها یاران خودی را ربات الکی تیر زن به جای هم رزم قرار نداده است و میتوانید روی هوش يازانتان در بازی حساب کنید.
افتخاری برای همه!
مسلماً یکی از مهمترین بخشهای بازیهایی در این سبک و سیاق، بخش چندنفره است که حتی گاهی همین بخش به تنهایی میتواند گیمر را برای خرید بازی ترقیب کند. در Medal of Honor این بخش از بازی میتواند تعدادی بالغ بر 25 نفر را به صورت همزمان ساپورت کند و همچنین دارای مدهای تیم گونهی متعددی نیز میباشد؛ مدهای Deathmatch، Sector Control و Objective Raidرا می توان از این گروه دانست. نقشهها (Maps) در بازی به خوبی طراحی شدهاند اما به هیچ وجه گسترده و بزرگ نمیباشند که این مسئله در كنار معايبی كه به همراه دارد میتواند بازی کردن در این نوع مپها را بسیار سخت و هیجان انگیز کند. همچنین از جمله Classهای موجود در این بخش میتوان به کلاسSniper ، Rifleman و Special Ops راشاره كرد و صد البته کلاسهای دیگری نیز در بازی وجود دارند که هرکدام دارای سلاح مخصوص به خود و همچنین لباسهای انحصاری خود هستند که با بالا بردن رنک خود (Rank Up) در بازی میتوانید لباسها و سلاح به مراتب بهتری را به دست آورید.

پیروزی در جنگ فقط باعث بالاتر رفتن رنك شما نمیشود، بلکه با این امر بازیباز میتواند از ساپورت حمله گر یا ساپورت مدافع نیز بهره ببرد مثلMortar Strikes ، Enhanced Body Armor، Unmanned Aerial Vehicle Surveillance و Radar Jamming که هر کدام کارایی خاص خود را داشته و میتواند به بازیباز کمک کند. در این بخش باید از تمام توانایی های خود چه در بازی و چه در دنیای واقعی مانند حواس خود استفاده کنید، به این منظور که به عنوان مثال همیشه میتوانید صدای پای دشمن خود را در حالی که به شما از پشت نزدیک میشود را بشنوید یا اینکه نمیتوانید یار خود را مانند بازیهای دیگر پس از مردن و زمین افتادن به اصطلاح زنده کنید. در پایان بخش مولتی پلیر این بازی خیلی خوب عمل کرده که با توجه به گیم پلی خوب بازی، این دو در بخش آنلاین میتوانند یک تجربهی زیبا و فراموش نشدنی را به جای بگذارند.
مدالی پر از جلوه های ویژه!
بخش گرافیک بازی یکی دیگر از بخشهای خوب بازی به حساب میآید. میتوان گفت که بازیهای این سری در نسلهای مختلف همواره دارای جلوههای بصری خوب و قابل قبول که هیچ، بعضاً عالی نیز بودهاند. سازندگان بازی برای این بخش هم هرچه در توان داشتهاند به اجرا درآوردهاند. مدل سازی محیط و شخصیتها بسیار زیبا کار شده است و بازیباز را به تحسین وادار میكند. همچنین طراحی اسلحهها و لباسها نیز خوب کارشده است. از نکات منفی این بخش میتوان باگهای کوچک و بزرگ بازی را نام برد که واقعاً بعضی از آنها قابل قبول نمیباشد. به عنوان مثال در قسمتی از بازی، یکی از یاران خودی در حال کاور گرفتن بود که ناگهان نصف بدنش به داخل قطعهی سنگی که پشت آن پنهان شده بود رفت و همانجا گیر کرد! بعد از مدتی که برگشتم سرباز مرده بود (!) که این یکی از باگهای بزرگ بازی است. همچنین عناصر طبیعت مانند آب و خاک و برف و خورشید و ... نیز به خوبی طراحی شده اند، مخصوصاً مراحلی که در هنگام غروب آفتاب اتفاق میافتد که واقعاً توان تیم گرافیکی بازی را به نمایش میگذارد. البته انیمیشنهای حرکات دشمنان کمی اغراق آمیز کار شده و مخصوصاً حالت بعد از مرگ و هنگام تیر خوردن آنها خیلی غیر طبیعی میباشد و یکی دیگر از نکات منفی این بخش محسوب میشود.
صدایی که با افتخار بلند شد
بخش صداگذاری بازی در یک کلام عالی است! اول از صدای شخصیتها شروع می کنیم که هر یک صدای بسیار خوبی دارند که همچنین هماهنگ با حرکات لبشان نیز میباشد. دوبلور شخصیتها نیز وظیفهی خود را به خوبی انجام داده و حس بودن در جنگ را به خوبی به بازیباز القا مینمایند. صداگذاری محیط نیز خوب کار شده است؛ هر شیء صدای مخصوص به خود را دارد و هنگام شلیک به هرکدام نیز صدایی متفاوت میشنوید، عوامل طبیعی نیز به خوبی نقش خود را در امر صداگذاری به نحو احسن انجام دادهاند. صداگذاری اسلحهها و انفجارها هم قابل قبول است. از ایرادات این بخش میتوان به لهجهی بد و آمریکایی گونه دشمنان در بازی اشاره کرد که اصلاً روان به زبان پشتو يا اردو (افغانی) یا عربی صحبت نمیکنند.

میرسیم به بخش موزیک بازی. واقعاً میتوان گفت این بخش لیاقت بالاترين امتياز را دارد. آهنگساز بازی، رامین جوادی، آهنگساز ایرانی الاصل مقیم آلمان میباشد که خيلی از ما توانایی بالای وی را در سریال محبوب فرار از زندان به یاد داریم. همچنین این موزیک زیبا، اگر در قسمتهایی از بازی با موزیکهای گروه فوق محبوب Linkin Park ترکیب شود معجونی به وجود میآورد که تا مدتها طعم آن زیر زبانتان خواهد بود. در بازی از آهنگهای معروف لینکین پارک مانند New Divide از آلبومهای قبلی این گروه و آهنگ The Catalyst که در پایان بازی پخش میشود و آهنگهای دیگری استفاده شده است.
Medal of Honor با رساندن خود به دنیای مدرن، سعی در شکست دادن سری CoD پس از سالها داشت، اما باز هم نتوانست به هدف خود برسد، هرچند که این بازی یکی از بازیهای خوب این سری و سبک به شمار میآید اما صد البته نمیتواند خود را به عنوان بهترین شوتر امسال نامزد کند!